تأثیر هویت ملی و دینی بر برند

عناوین مقاله

با مطرح شدن رفراندوم اسكاتلند، موضوع اهميت هويت ملي وميراث فرهنگي و تاثير آن بر بازار جهاني، توجه فعالان حوزه بازاريابي و برند سازي را بيش از پيش به خود جلب كرد.
حال در اين مقاله سعي مي كنيم اندكي راجع به اثر مثبت و پربازده برند اسلامي و ايراني و عرضه اين برند در بازارهاي داخلي و خارجي صحبت كنيم.
بدون شك، تكيه بر اصالت ملي و دين، در برندسازي مانند راه رفتن بر لبه تيغ است به نحوي كه اگر مشكلي براي مليت ( مانند رفراندوم اسكاتلند) به وجود بيايد، مي تواند باعث اثرگذاري منفي بر برند شده و عدم موفقيت را به همراه داشته باشد.
اما آيا با تكيه بر دين اسلام و ايران و پيشينه ي فرهنگي و تمدن چندهزارساله نيز امكان افول وجود دارد؟
آيا استفاده از مفاهيم اسلامي و آنچه مورد نظر اسلام و مسلمانان است، در برند سازي باعث بهره وري بيشتر نمي شود؟
بي ترديد استفاده هوشمندانه از مفاهيم اسلامي با توجه به جمعيت حدودا هفت مليارد نفري مسلمانان جهان، باعث رشد روز افزون برند و اعتبار آن خواهد شد.
نمونه بارز اين مورد شركت هايي هستند كه با استفاده از عبارت ( حلال ) بر روي محصولات خود علاوه بر اينكه در ميان مسلمانان و كشورهاي مسلمان اعتبار دارند، توانسته اند در ميان كشورهاي غير مسلمان نيز اعتبار كسب كنند.

حال ما در كشوري مانند ايران كه مهد تمدن و اسلام است زندگي مي كنيم و چه ساده مي توانيم با بهره گيري از مفاهيم ساده ولي در عين حال كليدي صداقت و شفاف سازي كه هم ريشه در دين ما دارد و هم اينكه از ديرباز مورد توجه انديشمندان ايراني بوده است، گامي مطمئن در ايجاد برندي محبوب و معتبر برداريم:
خواجه عبدالله انصاري در مورد صداقت مي فرمايد:
“صدق، راستي است، و صدق را سه درجه است: درجه ظاهر است و ديگر باطن و سه ديگر غيب آن چه ظاهر است سه چيز است: در دين صلابت و در خدمت سنت و در معاملت حسبت و آن چه باطن است سه چيز است: آن چه گويي، كني و آن چه نمايي، داري و از آن جا كه آوازدهي، باشي و آن چه غيب است سه چيز است: آن چه خواهي، يابي و آن چه نيوشي، ببيني و نزديك وي آن چه مي شمري، باشي”( خواجه عبدالله انصاري،زادالعارفين )و يا درآيه 24 سوره احزاب آمده است.

تا خداوند صادقان را به خاطر صدقشان پاداش دهد و منافقان را عذاب كند.
براي تفهيم بهتر اين موضوع به طور مثال در تمامي فرآيندهاي فروش محصولات خود به نحو مطلوبي كيفيت و ويژگي هاي محصولمان را با رعايت صداقت و شفافيت در اختيار مصرف كننده قرار داده و به او امكان انتخاب و تصميم گيري دهيم كه اين محصولي كه شما خريداري مي كنيد حاوي اين مواد بوده و از اين مزيت ها برخوردار است و با اين عمل، اعتماد از دست رفته مصرف كنندگان نسبت به كالاهاي توليد داخل را دوباره به دست آوريم.
البته اين امر مستوجب تلاش روز افزون توليدكنندگان داخلي، براي ارتقاي هرچه بيشتر كيفيت محصولاتشان است، همانگونه كه با ارتقاي كيفيت محصولات در برخي صنايع مانند صنايع نساجي توانسته ايم برندهايي موفق داشته باشيم و اين اعتماد از دست رفته را تا حدي باز گردانيم( پوشاك پاتن جامه، تن درست ).

طبيعتا با به دست آوردن بازار داخلي، اندك اندك با برنامه ريزي و تبليغات گسترده مي توانيم عرصه را براي حضور در بازارهاي اسلامي و بعد از آن حتي در بازارهاي غير اسلامي نيز به دست آوريم.
ترديدي نيست كه وقتي مصرف كننده با اين ميزان صداقت هنگام خريد رو به رو مي شود و بعد از خريد با قيمت مناسب از كيفيت كار نيز لذت مي برد،همين موضوع بهترين تبليغ براي يك برند است كه اين امر غير از سود مالي براي برند، باعث اعلام حضور آن برند در ميدان رقابتي سنگين ديگر برندها و طبيعتا گام نهادن فراتر از بازارهاي داخلي است.
به اين ترتيب مي توانيم با استفاده از مفهوم صداقت و شفاف سازي در برند خود و با تكيه بر دين اسلام، برندي موفق و معتبر ساخته و با تلاش براي محبوب ساختن برند خود و مايه مباهات دانستن ايراني بودن برند خود، به نشر و گسترش آن ادامه دهيم.
در پايان بايد توجه داشت كه از مهم ترين نكاتي كه در ايجاد برند با تكيه بر هويت ديني و ملي بايد رعايت شود، صداقت و پرهيز از دروغ، دارا بودن كيفيت مطلوب و ارتقا كيفيت محصولات است، چرا كه در غير اينصورت نه تنها موفقيتي در برند سازي كسب نمي كنيم بلكه باعث سرافكندگي هويت ملي و ديني خود نيز، خواهيم شد، بنابراين استفاده از مفاهيم ديني و ملي در برند درست است كه باعث اثرگذاري مثبت بر برند خواهد شد ولي مستلزم نهايت دقت و احتياط است.